اثر تزریق ۲-کلروآدنوزین به قشر پری راینال بر حملات تشنجی ناشی از کیندلینگ آمیگدال در موش صحرایی
نویسندگان
چکیده
سابقه و هدف: آدنوزین که یکی از تعدیل کنندگان نورونی است در مدل های آزمایشگاهی ایجاد صرع، از جمله کیندلینگ، دارای اثرات ضد تشنجی می باشد، اما هنوز جایگاه و یا جایگاه های اثر آن در سیستم اعصاب مرکزی به درستی شناخته نشده است. بر این اساس، در این تحقیق اثر تزریق 2-کلروآدنوزین، اگونیست پایدار گیرنده های آدنوزین، به داخل قشر پری راینال در موش های صحرایی که با تحریک الکتریکی آمیگدال کیندل شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: تمامی حیوانات مورد آزمایش توسط تحریک الکتریکی (یک با در روز) کیندل شدند. به گروه های مختلف حیواناتی که به طور کامل کیندل شده بودند، 2-کلروآدنوزین با غلظت های 5، 15، 25 و 100 نانومولار، کافئین با دزهای 5 و 20 میکرومولار و حلال دارو (مایع مغزی نخاعی مصنوعی) به میزان یک میکرولیتر در طی چهار دقیقه از طریق یک کانول راهنما به داخل قشر پری رانیال تزریق شدند و حیوانات در زمان های 10، 30 و 120 دقیقه پس از تزریق، با شدت آستانه، تحریک گردیدند. یافته ها: در تمامی دزهای تزریقی، 2-کلروآدنوزین به طور معنی داری مدت زمان ایجاد امواج تخلیه متعاقب و مدت زمان مرحله 5 تشنج را کاهش داد. زمان تاخیری بین تحریک و شروع مرحله 4 تشنج نیز فقط در 100 نانومولار به طور معنی داری افزایش یافت. این دارو در هیچ یک از دزهای به کار رفته تاثیر معنی داری بر مرحله حمله تشنج نداشت. حداکثر اثر دارو، 30 دقیقه پس از تزریق مشاهده شد. هنگامی که قبل از تزریق 2-کلروآدنوزین، کافئین (آنتاگونیست غیراختصاصی گیرنده های آدنوزین) به داخل قشر پری رانیال تزریق گردید (50 میکرومولار به میزان یک میکرولیتر در طی چهار دقیقه)، اثرات ضد تشنجی 2-کلروآدنوزین مهار شد.
منابع مشابه
اثر تزریق 2-کلروآدنوزین به قشر پری راینال بر حملات تشنجی ناشی از کیندلینگ آمیگدال در موش صحرایی
سابقه و هدف: آدنوزین که یکی از تعدیل کنندگان نورونی است در مدل های آزمایشگاهی ایجاد صرع، از جمله کیندلینگ، دارای اثرات ضد تشنجی می باشد، اما هنوز جایگاه و یا جایگاه های اثر آن در سیستم اعصاب مرکزی به درستی شناخته نشده است. بر این اساس، در این تحقیق اثر تزریق 2-کلروآدنوزین، اگونیست پایدار گیرنده های آدنوزین، به داخل قشر پری راینال در موش های صحرایی که با تحریک الکتریکی آمیگدال کیندل شده بودند، م...
متن کاملبررسی اثر مینوسایکلین بر شدت تشنج های ناشی از کیندلینگ آمیگدال در موش صحرایی
زمینه و هدف: مینوسایکلین علاوه بر اینکه یک داروی ضد التهاب و آنتیبیوتیک است، دارای اثرات محافظتی سلولهای عصبی نیز میباشد. با توجه به ارتباط تشنج با مرگ و میر سلولی و التهاب، هدف از این تحقیق بررسی اثر مینوسایکلین بر تشنجهای ناشی از کیندلینگ در موش صحرایی است. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 3 گروه موش صحرایی (18 سر) پس از جراحی استرئوتاکسیک و یک هفته دوره بهبودی، تحریکات کیندلینگ (2 ب...
متن کاملبررسی اثر تحریک الکتریکی با فرکانس پایین بر تشنجات ناشی از کیندلینگ آمیگدال در موش صحرایی
مقدمه و هدف: تحریک الکتریکی با فرکانس پایین (LFS: Low Frequency Stimulation) (کمتر از 5 هرتز) به عنوان یک راهکار درمانی مناسب برای معالجه صرع و تشنجهای ناشی از آن؛ محسوب میشود. هر یک از الگوهای LFS اثرات متفاوتی بر تشنجهای صرعی دارد. با توجه به اینکه الگویی از LFS که بتواند کاملاً این گونه تشنجات را مهار و سرکوب کند ارائه نشده است؛ در این تحقیق بر آن شدیم تا اثر 60 دقیقه اعمال LFS را بر تشن...
متن کاملتاثیر هارمالین بر تشنجات ناشی از کیندلینگ الکتریکی آمیگدال در موش صحرایی
زمینه و هدف: هارمالین یکی از بتا کربولین ها ی موجود در گیاه اسپند (Peganumharmala)می باشد. هارمالین و دیگر بتاکربولینها برای گیرنده های GABA-A به عنوان آگونیست معکوس عمل می کنند و باعث القا اضطراب و تحریک سیستم مرکزی عصبی می شوند. از اینرو، هدف از این تحقیق بررسی نقش هارمالین بر تشنجات ناشی از کیندلینگ الکتریکی آمیگدال می باشد. مواد و روش کار: در این مطالعه تجربی،3 گروه از موش های صحرایی نر (18...
متن کاملبررسی و مقایسه اثرات ضد تشنجی گیرندهای آدنوزینی A1 در ناحیه CA1 هیپوکمپ بر شدت تشنجهای ایجاد شده به روش کیندلینگ الکتریکی آمیگدال و قشر انتورینال موش صحرایی
Introduction & Objective: In the CNS, adenosine is known to suppress repetitive neuronal Firing, suggesting a role as an endogenous modifier of seizures. Indeed, intracerebral adenosine concentrations rise acutely during seizure activity and are thought to be responsible for terminating seizures and establishing a period of post-ictal refractoriness. However, it is unclear whether this suppre...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
کومشجلد ۲، شماره ۲، صفحات ۹۵-۱۰۳
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023